اراضي خارج از محدوده شهرها : اصلاحات ارضي نسبت به خالصهها نسبت به اراضی خارج از محدوده شهرها اجرا شد. با توجه به قوانين موجود، بايد بين زمين داير و غيرداير تفكيك قائل شد؛
زمين های داير :
بين زمين داير زارع صاحب نسق با شخصی که فقط متصرف، تفاوت است:
الف.1. زمين مزروعي دايري كه زارعدار
در قانون «انحلال بنگاه …» رويكرد متفاوتي نسبت به قانون سابق به زارع دیده میشود. براساس قانون انحلال، اگر زمين خالصه، زارع داشته باشد، بايد «طبق مقررات اصلاحات ارضي» عمل شود.
بیشتر بخوانید: اراضی بایر
ب.2. زمين مزروعي دايري كه فقط متصرف دارد
منظور اين است كه، در خالصه زارع صاحب نسق ندارد، بلكه اشخاص عادي اقدام به تصرف كردهاند. در اين فرض، رابطه مالك و زارع، بين متصرف و اين اشخاص وجود ندارد. دولت به سبب دلايل گفته شده،مايل به خلع يد اين متصرفان نبود.
بنابراين براي متصرف حق قائل شد.با توجه به ظاهر قوانين انحلال و تعيين تكليف، ترديدهايي ايجاد شده است.
براي توضيح بيشتر بايد بين نوع زمين خالصه مورد تصرف شخص تفكيك قائل شد؛
الف) متصرف در اراضي آبي خالصه:
متصرف اين اراضي تصرف شـده تـا تـاريخ 20/04/1346 ميتوانند آن را با حق آبه 75% يك ليتر براي هر دو هكتار زمين، خريداري كنند. مجموعه مساحتي كه از اراضي آبي به متصرف واگذار ميشود تا 500 هكتار بود. متصرف تابع محدوديتهاي مساحت مندرج در ماده 45 آيين نامه اصلاحات ارضي،زمين دريافت ميكند، مگر اينكه ملك مزروعي متصرفي از اراضي خالصه خوزستان باشد.
1- الف) تعهدهاي متصرف در اراضي آبي خالصه:
-
پرداخت بهاي زمين:
كميسيون ماده 3 قانون تعيين تكليف، قيمت اين اراضي را بدون رعايت اثرگذاري سرمايه گذاري تعيين ميكرد.اعضاي اين كميسيون، فقط تعيين قيمت اراضي را ميتوانستند،به نمايندگان خود تفويض كنند. شيوه پرداخت را ميتوانستند با توافق تقسيط(حداكثر تا پنج سال) كنند. در تعيين قيمت نيز قيمت زمان واگذاري ملاك بود؛ زيرا اين اقدام، قرارداد بيع و براي نفي هرگونه ترديد در صحت قرارداد، قيمت زمان قرارداد و اجراي قانون در ملك ملاك بود. همچنين متصرف ميبايست بهره مالكانه اراضي را تا تاريخ انتقال سند ميپرداخت و اگر هدف مقنن انتقال ملك مزروعي به متصرف از تاريخ تصرف بود، متصرف را مكلف نميكرد كه بهره مالكانه را از زمان تصرف تا انتقال سند بپردازد.
-
پرداخت بهره مالكانه:
حسب مصوبه متصرفان بایستی تا قبل از امضا اسناد انتقال،بهره مالکانه ارلضی را میپرداختند. در اين مصوبه،بهره مالكانه اجرت المثل ايام تصرف اراضي مزروعي خالصه بود.
نکته:
اين امر ايراد دارد؛ زيرا بهره مالكانه با اجرت المثل تفاوت دارد. اجرت المثل معادل درآمد معمول ملك در شرايط عادي و بهره مالكانه سهمي مشاع از آن درآمد است. چون سابقه رابطه مالك و زارع بين دولت و متصرف نبود، در عمل دستيابي به ميزان بهره مالكانه وجود نداشت و از سويي، قدرت چانه زني دولت در اين مورد بيشتر بود؛ بنابراين تنها راه حل،سپردن تعيين بهره آن، به كارشناس رسمي دادگستري بود. بهره مالكانه قابل تقسيط نيز نبود.
2- الف) ضمانت اجراي تعهدها:
قيمت ارزيابي به متصرف ابلاغ ميشد و متصرف ظرف شش ماه ميبايست براي امضا اسناد انتقال مراجعه مي كرد؛وگرنه جهاد كشاورزي حقـوق تصرفي نامبرده را طبـق نظر كميسيون ارزيابي شده پرداخت يا در صندوق ثبت توديع ميكرد. اگر بعد از ارزيابي بهاي اراضي، متصرف براي انتقال حاضر نميشد، جهاد كشاورزي حقوق متصرف را با نظر كميسيون ماده 3 «قانون تعيين تكليف اراضی مزروعی….» ، ارزيابي و به متصرف ابلاغ ميكرد.
در صورت مراجعه نكردن، بعد از سه ماه نماينده جهاد كشاورزي، اسناد دفاتر را امضا و از حقوق تعيين شده، بهره مالكانه را كم ميكرد و مازاد آن را به صندوق ثبت براي پرداخت به متصرف ميداد. اگر متصرف ملك را تخليه نميكرد، ماموران انتظامي وي را خلع يد ميكردند. در صورت مراجعه متصرف و انجام كارهاي پيش گفته، وي تنها از مازاد تصرف خلع يد ميشد و مطابق مقررات ماده 2 قانون تعيين تكليف، ملك براي ايجاد مزارع آزمايشي و ارگانيك به شركت ها يا مؤسسه های دولتي واگذار ميشد.
ب- متصرف در اراضي ديم خالصه:
منشاء تميز اراضي ديم از اراضي آبي، نحوه بیان «قانون تعيين تكليف اراضی مزروعی….» است. زيرا تصويب اين قانون براي قسمت هاي اخير مواد 3 و 4 و تبصره يك ماده4 «قانون انحلال بنگاه…» بود. در اين قانون از اراضي آبي و انتقال حقآبه به متصرفان سخن گفته شده است. دستورالعمل هاي اجرايي اين قانون، تكليف اراضي ديم را از شمول اين قانون خارج مي داند.
اراضي غيرداير
مقنن درباره اراضي غيرداير شامل زمينهاي موات و بایر،مقررات خاصي پيش بيني نكرد وچند راه اختياري براي سازمان اصلاحات ارضي مقرر داشت؛ سازمان اصلاحات ارضـي ميتوان اراضي بایر و مسلوب المنفعه را با آبياري مصنوعي آباد كند و آن را به ترتيب براي مقاصد زير اختصاص به دهد؛
الف – براي اجراي طرحهاي كشاورزي دولتي، سازمان مركزي تعاون روستايي واتحاديه شركتهاي تعاون روستايي اختصاص دهد. اين نياز بايد مستند به يـك طـرح معقـول و قانوني در سالهاي اجراي قانون باشد.
ب – به كشاورزان محلي واگذار كند.
پ – به كشاورزان غيرمحلي واگذار كند.
نکته: اين اولویت ميتوانست، ضعف ها يا جرايم مقررات اصلاحات ارضي را در اراضي اربابان خصوصي جبران كند. بر اين اساس قانونگذار مي توانست «خـوشنشـين هاي » محروم از زمين را در اطراف ده هاي خالصه صاحب زمين كند.
ت – باقيمانده اراضي، به اشخاص حقيقي يا حقوقي به قيمت عادلانه واگذار ميشود.
نادر کیانی بهترین وکیل اراضی در تهران
دیدگاه شما